بازدید امروز : 379
بازدید دیروز : 42
ما برای چی نماز میخونیم؟
الف. خداوند متعال ، دارای کامل ترین وجود است و هیچگونه نقص و کاستی در ذاتش راه ندارد. اگر تمامی موجودات و بندگان ، خدا را عبادت کنند هیچ سودی برای خداوند ندارد و اگر هیچکدام از مخلوقات خداوند را عبادت نکنند ، ضرری برای خداوند ندارد . به عبارتی دیگر عبادت بندگان ( که نماز بالاترین عبادت است ) نه چیزی را به ذات کبریایی خداوند اضافه می کند و نه چیزی از آن کم می کند. تمام سود نماز خواند و ضرر ترک نماز شامل حال بندگان است.
ب. بعد از این که فردی با اعتقاد و دلایل راسخ وارد دین اسلام شد باید به تمامی دستوراتی که در اسلام وارد شده است عمل کند . یکی از دستورات اسلام که در روایات به عنوان ستون دین اسلام معرفی شده است ، خواندن نماز است .
پس نماز می خوانیم ( نماز را نیز با این ترکیب خاص می خوانیم ) چون خداوند علیم و حکیم اینگونه امر فرموده است. چه علت وجوب آن را بتوانیم بفهمیم و چه نتوانیم بفهمیم.
ج. در قرآن و روایات برای نماز تأثیرات بسیار زیادی در زندگی دنیوی و اخروی بندگان را ذکر کرده اند . دانستن این آثار باعث می شود که شوق ما نسب به خواندن نماز بیشتر شود.
1. .... أَقِمِ الصلَوةَ إِنَّ الصلَوةَ تَنهَى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ... (عنکبوت/45)
.... نماز را بر پا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و منکرات باز مى دارد و قطعا یاد خدا بالاتر است .....
در آیه فوق به یکی از بزرگترین فلسفه های نماز خواندن اشاره شده است.
نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنى اعتقاد به مبدء و معاد مى اندازد داراى اثر بازدارندگى از فحشاء و منکر است .(تفسیر نمونه،ج 16 ،ص 285-286.)
2. روح و اساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است, همان « ذکر الله » است که در آیه 45 سوره عنکبوت به عنوان برترین نتیجه بیان شده است..... أَقِمِ الصلَوةَ إِنَّ الصلَوةَ تَنهَى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ... (عنکبوت/45)
البته ذکری که مقدمه ی فکر, و فکری که انگیزه عمل بوده باشد.
3. نماز وسیله ی شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است چرا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته می کند, لذا در حدیثی می خوانیم: پیامبر از یاران خود سؤال کرد: « اگر بر در خانه یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پپنج بار خود را در آن شستشو دهد, آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می ماند؟».در پاسخ عرض کردند: نه, فرمود: « نماز درست همانند این آب جاری است, هر زمان که انسان نمازی می خواند گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از میان می رود»(1)
4.نماز سدی در برابر گناهان آینده است, چرا که روح ایمان را در انسان تقویت می کند, و نهال تقوی را در دل پرورش می دهد, و می دانیم « ایمان » و « تقوی » نیرومند ترین سد دربرابر گناهان است, و این همان چیزی است که در آیه ی 45 سوره عنکبوت به عنوان نهی از فحشاء و منکر بیان شده است , و همان است که در احادیث متعددی می خوانیم : افراد گناهکاری بودند که شرح حال آنها را برای پیشوایان اسلام بیان کردند فرمودند: غم مخورید, نماز آنها را اصلاح می کند و کرد.
5. نماز, غفلت زدا است, بزرگترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگی مادی و لذائذ زود گذر گردند, اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف, و در هر شبانه روز پنج بار انجام می شود, مرتباً به انسان اخطار می کند, هشدار می دهد, هدف آفرینش او را خاطر نشان می سازد, موقعیت او را در جهان به او گوشزد می کند و این نعمت بزرگی است که انسان وسیله ای در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.
6.نماز خود بینی و کبر را درهم می شکند, چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانی بر خاک در برابر خدا می گذارد, خود را ذره ی کوچکی در برابر عظمت او می بیند, بلکه صفری در برابر بی نهایت.
پرده های غرور و خود خواهی را کنار می زند, تکبر و برتری جوئی را در هم می کوبد.
به همین دلیل علی ـ علیه السّلام ـ در آن حدیث معروفی که فلسفه های عبادات اسلامی در آن منعکس شده است بعد از ایمان, نخستین عبادت را که نماز است با همین هدف تبیین میکند می فرماید: خداوند ایمان را برای پاکسازی انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را برای پاکسازی از کبر» (2)
7. نمازوسیله پرورش فضائل اخلاق و تکامل معنوی انسان است, چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون می برد, به ملکوت آسمانها دعوت می کند, و با فرشتگان هم صا و همراز می سازد, خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا می بیند و با او به گفتگو بر می خیزد.
تکرار این عمل در شبانه روز آن هم با تکیه روی صفات خدا, رحمانیت و رحیمیت و عظمت او مخصوصاً با کمک گرفتن از سوره های مختلف قرآن بعد از حمد که بهترین دعوت کننده به سوی نیکیها و پاکیها است اثر قابل ملاحظه ای در پرورش فضائل اخلاقی در وجود انسان دارد.
لذا در حدیثی از امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ می خوانیم که در فلسفه نماز فرمود:« نماز وسیله ی تقرب هر پرهیزکاری به خدا است. »(3)
8. نماز به سایر اعمال انسان ارزش و روح می دهد ـ چرا که نماز روح اخلاص را زنده می کند, زیرا نماز مجموعه ای است از نیت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه, تکرار این مجموع در شبانه روز بذر سایر اعمال نیک را در جان انسان می پاشد و روح اخلاص را تقویت می کند.
لذا در حدیثی معروفی می خوانیم که امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ در وصایای خود بعد ازآن که فرق مبارکش با شمشیر ابن ملجم جنایتکار شکافته شد فرمود: « خدا را خدا درباره نماز , چرا که ستون دین شما است».(4)
می دانیم هنگامی که عمود هیمه در هم بشکند یا سقوط کند هر قدر طنابها و میخهای اطراف محکم باشد اثریندارد, همچنین هنگامی که ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود اعمال دیگر اثر خود را از دست خواهد داد. در حدیثی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ می خوانیم: « نخستین چیزی که در قیامت از بندگان حساب می شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول می شود, و اگر مردود شد سائر اعمال نیز مردود می شود»!
شاید دلیل این سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است, اگر به طور صحیح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسیله قبولی سائر اعمال است در او زنده می شود, و گرنه بقیه اعمال او مشوب و آلوده می گردد و از درجه اعتبار ساقط می شود.
9. نماز قطع نظر از محتوای خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاکسازی زندگی می کند, چرا که می دانیم مکان نماز گزار, لباس نمازگزار, فرشی که بر آن نماز می خواند, آبی که با آن وضو می گیرد و غسل می کند, محلی که در آن غسل و وضو انجام می شود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد کسی که آلوده به تجاوز و ظلم, ربا, غصب, کم فروشی, رشوه خواری و کسی اموال حرام باشد چگوه می تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابر این تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتی است به رعایت حقوق دیگران.
10. نماز علاوه بر شرائط قبول یا به تعبیر دیگر صحت شرائط کمال دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤثر دیگر برای ترک بسیاری از گناهان است.
در کتب فقهی و منابع حدیث, امور زیادی به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله مسأله شرب خمر است که در روایات آمده است: « نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر این که توبه کند.»(5)
و در روایات متعددی می خوانیم: از جمله کسانی که در نماز آنها قبول نخواهد شد پیشوای ستمگر است»(6)
و در بعضی از روایات دیگر تصریح شده است که نماز کسی که زکات نمی پردازد قبول نخواهد شد, و همچنین روایات دیگری که می گوید: خوردن غذای حرام یا عجب و خود بینی از موانع قبول نماز است, پیدا است که فراهم کردن این شرایط قبولی تا چه حد سازنده است؟
11. نمازروح انضباط را در انسان تقویت می کند, چرا که دقیقاً باید در اوقات معینی انجام گیرد که تأخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز است, همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعایت آنها, پذیرش انضباط را در برنامه های زندگی کاملاً آسان می سازد.
همه اینها فوائدی است که در نماز, قطع نظر از مسأله جماعت وجود دارد و اگر ویژگی جماعت را بر آن بیفزائیم ـ که روح نماز همان جماعت است ـ برکات بی شمار دیگری دارد که این جا جای شرح آن نیست.گفتار خود را در زمینه فلسفه و اسرار نماز با حدیث جامعی که از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ نقل شده پایان می دهیم:
امام در پاسخ نامه ای که از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود چنین فرمود:
علت تشریع نماز این است که توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است, و مبارزه با شرک و بت پرستی, و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع, و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی گذشته, و نهادن پیشانی بر زمین همه روز برای تعظیم پروردگار.
و نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر باشد, گرد و غبار فراموشکاری بر دل او ننشیند, مست و مغرور نشود, خاشع و خاضع باشد, طالب و علاقمند افزونی در مواهب دین و دنیا گردد.
علاوه بر این که مداومت ذکرخداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل می گردد, سبب می شود که انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نکند, روح سرکشی و طغیانگری بر او غلبه ننماید.
و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او, انسان را از معاصی باز می دارد. و از انواع فساد جلوگیری می کند.(7)
منبع : تفسیر نمونه ،ج 16 ، 289- 294.
-----------------------------------
1. وسائل الشیعه جلد 3, ص 7, ( باب 2 از ابواب اعداد الفرائض حدیث 3).
2. نهج البلاغه, کلمات قصار 252.
3. نهج البلاغه, کلمات قصار, جمله 136.
4. نهج البلاغه, نامه ها ( وصیت ) 47.
5. بحار ،ج 84 ،ص 317 و 320.
6. بحار, ج84, ص 318.
7. وسائل الشیعه, ج3, ص 4.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید